دلنوشته

گفت مرا دوست داری یا زندگی را؟ گفتم زندگی را، قهر کرد و رفت و ندانست که تمام زندگیم بود

دلنوشته

گفت مرا دوست داری یا زندگی را؟ گفتم زندگی را، قهر کرد و رفت و ندانست که تمام زندگیم بود

از وقتی که عاشق شدم... فرصت بیشتری پیدا کردم... فرصت بیشتری برای این که پرواز کنم و بعد زمین بخورم! و این عالی است!... هر کسی شانس پرواز کردن و زمین خوردن را ندارد. تو این شانس را به من بخشیدی. متشکرم!


نظرات 2 + ارسال نظر
الهام دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:41 ب.ظ http://parham1386.blogsky.com

سلام
فقط میتونم بگم آفرین
آفرین

سپیده شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:56 ب.ظ

تو عاشقی بهم یاد دادی بهم فهمودی که عاشقی واقعا قشنگه

من در کنارتو عاشق شدم سپیده جونم.عاشقتم بدجور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد